باغ گیاهشناسی ملی ایران، با گردآوری و نگهداری هزاران گونه گیاهی از اقلیمهای گوناگون کشور و دنیا، نهتنها بهمثابه یک بانک زنده ژنتیکی عمل میکند، بلکه بستری برای بسط مفهوم زیستفرهنگ در مقیاس ملی است. این باغ فرصتی بیبدیل برای آشنایی ملت با میراث طبیعی خود و درک لزوم همزیستی پایدار با محیط زیست را فراهم میآورد.
از این منظر، اهمیت این باغ در آن است که بازتابی عینی از تاریخ تکامل زیستی سرزمین ایران و نمادی از احترام به دانش بومی، حفاظت زیستی و فرهنگ دیرپای طبیعی است.
آنچه آینده تنوع زیستی کشور را تضمین میکند، تنها توسعه زیرساختی باغهای گیاهشناسی نیست، بلکه نهادینهسازی تفکر باغسازی زیستی در کالبد شهری، آموزشی، و حکمرانی ملی است. برای این منظور، آشنایی همهجانبه ارکان دولت، مدیران شهری، دانشگاهها و مردم با ظرفیتهای باغهای گیاهشناسی و حمایت از توسعه آنها ضروری است.
الگوبرداری از تجربههای جهانی، نظیر باغ سلطنتی کیو در لندن که نه تنها یک مرکز علمی بینالمللی، بلکه بخشی از میراث جهانی یونسکو است، نشان میدهد که چگونه میتوان باغی را به یک مرکز دیپلماسی زیستی، سیاستگذاری اقلیمی و الهام فرهنگی بدل ساخت.
در جهان امروز، مفاهیمی چون شهرهای تابآور زیستی، معماری طبیعیگرا و زیرساخت سبز فرهنگی همگی بر حضور باغهای گیاهشناسی به عنوان کانونهای آموزشی، درمانی، اقلیمی و اجتماعی تأکید دارند. باغ گیاهشناسی ملی ایران نیز باید در چنین چشماندازی بازخوانی شود؛ نه تنها یک باغ، بلکه یکی از بنیادهای تمدنساز نوین ایران در تعامل با طبیعت.
باغ گیاهشناسی ملی ایران میراثی است زنده، پویا و تمدنی. صیانت از آن صرفاً وظیفه یک نهاد خاص نیست، بلکه یک مسئولیت فرهنگی و ملی است. این باغ شایسته آن است که همچون موزههای ملی، در سیاستهای فرهنگی، آموزشی و زیستمحیطی کشور جایگاهی محوری داشته باشد. اگر بخواهیم نسلی آگاه، طبیعتمدار و مسئول تربیت کنیم، باغهای گیاهشناسی باید در متن آموزش، شهرسازی و حیات اجتماعی ما حضور فعال داشته باشند.
